باباي ني ني ......
ديشب وقتي داشتم ظرف ميشستم اومدي پيشم و گفتي:
الين: مامان منم فردا باهات ميام اداره.
من: نميشه دختر گلم
الين: چرا؟
من: رييسمون دعوام ميكنه ميگه چرا ني نيتو آوردي سر كار.
الين: ميريم باهم يه جا قايم ميشيم!
من: اونوقت كي كارها رو انجام بده؟ رييسمون صدام ميكنه و ميگه خانم چرا كارها رو انجام ندادي؟ اون وقت من چي بگم؟
الين: خب تو برو مهد من برم اداره!
من: صبر كن هروقت بزرگ شدي اونوقت تو برو اداره ني نيتو بذار مهد.
الين: باشه مامان.
چند دقيقه بعد درحالي كه بغض كرده بودي گفتي:
الين: ماماننننننني..... ني ني من بابا نداره! حالا چي كار كنم؟!!!!!!!!!!
من:
به نظرت چه جوابي ميتونستم بدم به اين سوالت دختر سه ساله ام؟
راستي 37 ماهه شدي عزيزم.... مباركه.خيلي زود داره ميگذره!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی