ماماني دوستت .....
يه وقتايي كارهايي ميكني كه واقعا غافلگير ميشم!!!!
مثلا ديشب ...... چند بار براي شير خوردن بيدار شدي و خوردي و خوابيدي ولي طرفهاي صبح احساس كردم يه جورايي ديگه دلت نمياد بيدارم كني و يا خجالت كشيدي ويا .... نميدونم تو سن تو اين حالت چه اسمي داره! خلاصه كه مثل هميشه نگفتي ماماني ميميش آروم نشستي سر جات گفتي
ماماني دوستت دارم
و بعد سه بار لبهامو بوسيدي! دلم ميخواست حسابي فشارت بدم و همه جاتو ببوسم ولي گفتم شايد خوابت بپره .
گفتم ماماني مي مي ميخواي ؟ گفتي بللله! گفتم قربونت برم بذار بغلت كنم جواب دادي باشه . بعد از اينكه سير شدي با حالت خواب آلودگي گفتي مرصصصصي و دوباره خوابيدي.
اين كارت باعث شد خستگي دو سال بيخوابي شبانه از تنم بيرون بره سنجدم. منم خيلي دوستت دارم ماماني .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی